استراتژی شمارهٔ 5


برنامه پیشگیری از خودکشی

نشانه‌های اولیه و معمول خطر شروع افسردگی‌تان را بنوسید.


در صورت بروز این نشانه‌ها یا اقدامات و تمایلات خودکشی، چه کارهایی از دستتان بر می‌آید؟ آن‌ها را از لیست زیر انتخاب کنید.

1-      تمام سلاح‌های خطرناک را از دسترس خود خارج کنید.

2-      با روانپزشک و روانشناس‌تان تماس بگیرید و بخواهید قرارملاقاتی فوری و اورژانسی را برایتان ترتیب دهند.

3-      برنامهٔ رفتاردرمانی فعالیت محور را اجرا کنید و خودتان را با فعالیت‌های مفید و رضایت‌بخش سرگرم کرده و حواستان را پرت کنید.

4-      در مقابل هجوم افکار منفی با روش باز‌سازی شناختی مقاومت کنید.

5-      از دوستان نزدیک و اعضای خانواده کمک بخواهید و به آن‌ها قول بدهید که اگر در مواقعی نتوانستند به شما رسیدگی کنند، به خودتان آسیب نمی‌رسانید.

6-      تمرین‌های ریلکسیشن و مدیتیشن انجام دهید.

7-      ورزش کنید.

8-      به معنویات و مذهب تکیه کنید.

9-      دلایلتان را برای زندگی دوره کنید.

 

چه کار‌هایی از دست پزشک و روانشناستان بر می‌آید؟ آن‌ها را از لیست زیر انتخاب کنید.

1-      فورا شما را ملاقات کنند.

2-      برنامه دارویی‌تان را اصلاح کنند.

3-      در صورت نیاز ترتیب بستری شدنتان را بدهند.

4-      شما را از علل بروز و تأثیرات تمایلات خودکشی بر خودتان و دیگران، آگاه کنند.

5-      همراه با شما راه‌کار‌های رفتاردرمانی را اجرا کند تا بتوانید افکار و احساسات رنج‌آورتان را کنترل کنید.

 

چه کارهایی از دست نزدیکانتان بر می‌آید؟ آن‌ها را از لیست زیر انتخاب کنید.

1-      شنوندهٔ خوبی باشند،‌ احساساتتان را تأیید کنند و پیشنهاداتشان را بیان کنند.

2-      از قضاوت یا نقد کردنتان بپرهیزند.

3-      سعی کنند با سرگرمی‌هایی که برای دو طرف لذت‌بخش باشد، حواستان را پرت کنند.

4-       مسئولیت‌هایی مثل نگه‌داری از کودکان ممکن است در شرایط فعلی برایتان طاقت فرسا باشد یا در به انجام رساندنشان مشکل داشته باشید. آن‌ها می‌توانند تا حدی بار این مسئولیت‌ها را از دوشتان بر‌دارند.

5-      کنارتان بمانند تا زمانی که احساس امنیت کنید.

6-      با پزشکتان تماس بگیرند و برایتان وقت ملاقات بگیرند.

7-      در صورت نیاز شما را به بیمارستان برسانند.

8-      آماده باشند در شرایط بحرانی، سلاح‌ها و قرص‌ها را از دسترستان خارج کنند.

لیستی تهیه کنید از نزدیکانتان که در صورت نیاز از شما حمایت خواهند کرد و در مقابل هر کدام با یادداشت کردن شماره‌ٔ گزینه‌های 1تا8 تعیین کنید چه کارهایی ممکن است از دستشان بر بیاید ( در صورت امکان بیشتر از یک شماره یادداشت کنید).


نام و تلفن دکترهایتان را یادداشت کنید.

چه انتظاری از روانپزشک خود داشته باشم؟


 

اگر می‌ترسید با افشای تمایلتان به خودکشی پزشکانتان را (روان پزشک و یا روان درمانگر) نگران کنید، این حس‌تان را هم با آنها در میان بگذارید، به احتمال زیاد متعجب خواهید شد که با چه آمادگی بالایی به موقعیت‌تان توجه نشان می‌دهند. مطمئنا روان‌درمانگر یا پزشکتان مراجعان زیادی با تمایلات خودکشی داشته و بهترین کار این است که حقیقت را بداند حتی اگر تصمیمی برای تجدیدنظر و بازنگری در برنامه درمانی‌تان نداشته باشد. شاید شرایطتان باعث شود پزشکتان در روش درما‌نی‌ که در پیش گرفته احساس ناکامی کند اما شما مسئول احساسات او نیستید بلکه مهم این است که احساس یاس و ناامیدی تان‌را با صراحت با او در میان بگذارید.

احتمالا پزشک برنامهٔ دارویی‌‌تان را بازبینی خواهد کرد. از جمله کارهایی که می‌تواند انجام دهد این است که یک داروی ضد افسردگی به داروهایتان اضافه کند یا اگر پیش از این، چنین دارویی مصرف می‌کردید نوع آن را عوض کند، دوز داروی تثبیت‌کنندهٔ خلق را بالا ببرد و یا تثبیت‌کننده‌ٔ دیگری را اضافه کند. در موارد استثنایی هم ممکن است شوک‌درمانی را توصیه کند.

اگر علائم بارزی از اضطراب، تشویش و روان پریشی هم داشته باشید، ممکن است برخی داروهای خاص ضد‌ روان‌پریشی یا بنزودیازپین‌ها را به برنامه معمول دارویی‌تان اضافه کند. گاهی با کنترل و درمان دارویی اضطراب و تشویش، تمایل به خودکشی کم می‌شود.

سعی کنید نسبت به سرعت اثر بخشی دارودرمانی واقع بین باشید.‌ البته پشت سر گذاشتن مرحله آزمون و خطا و جایگزینی داروها تا تنظیم برنامه دارویی عذاب آور است مخصوصا وقتی که مایوس و بد بین هم شده اید و اگر تغییرات اولیه در برنامه دارویی‌تان به نتیجه مورد نظر نرسید ممکن است به فکر رها کردن درمان بیفتید.

 بعد از تنظیم شدن برنامه دارویی‌تان مطمئناً وضعیت ناامیدی و تمایل به خودکشی‌تان از بین خواهد رفت، اما چند هفته‌ای طول می‌کشد تا شدیدترین علائم هم از بین بروند. با این همه بارها شاهد بوده ام که تغییراتی کوچک در برنامه دارویی افراد چه تاثیر باورنکردنی بر افرادی با ریسک بالای خودکشی داشته است. جرارد 48 ساله، بیماری مبتلا به اختلال دو قطبی، خودش را در گاراژ حبس کرده و ماشینش را روشن کرده بود تا خودکشی کند.

 

بعد از گذراندن مدت کوتاهی در بیمارستان، پزشکش داروی ضد افسردگی پاروکستین (پاکسیل) را به داروی تثبیت کننده‌اش اضافه کرد. به سرعت فکر و تمایلش به خودکشی رو به کاهش رفت و و سرانجام افسردگی‌اش هم از بین رفت، البته نه به همان سرعت.

اما روان ‌درمانگر‌تان چه رویه درمانی را در پیش خواهد گرفت؟ پاسخ این پرسش بستگی به این دارد که گرایش تئوریکش چه باشد و چه مدت با شما کار کرده باشد. آنها اغلب سعی می‌کنند شما را از نظر عاطفی حمایت کنند و کمکتان می‌کنند تمایلات خودکشی‌تان را کنترل  کنید (مثلاً با تکنیک‌های پرت کردن حواس، ریلکسیشن یا بازسازی شناختی) و درد و رنجتان را تسکین می‌دهند. پزشکتان در کنار شما سابقه، رفتارها و عواقب اقدام و تمایل به خودکشی را بررسی می‌کند. بسیاری از روان‌درمانگر‌ها مخصوصاً آنهایی که گرایش به رفتار درمانی شناختی یا روش بین‌فردی دارند، معتقدند که تمایل به خودکشی وابسته به موقعیت است و واکنشی است از بین چندین واکنش ممکن نسبت به شرایط. 


ادامه دارد.


مترجم: المیرا انزابی نژاد 

منبع