.

از مسئولین بلاگفا تقاضا داریم با زدن برچسب «غیرفعال» به این وبلاگ٬ اقدام به حذف آن نکنند. برای جمع‌آوری و  ترجمه‌ی این مطالب زمان و انرژی صرف شده تا برای فارسی‌زبانان روی وب در دسترس باشند.

از تمامی عزیزانی که در طول این دو سال از مطالب استقبال کردند و باعث دلگرمی ما بودند٬ متشکریم.

از آن دسته که تا امروز چت‌روم و انجمن را ابزاری مفید می‌دانستند٬ پوزش می‌خواهیم که ناچاریم بدون هماهنگی‌شان این دو را کنار بگذاریم. این دو بستر٬ در غیاب نظارت فرد متخصص٬ خالی از ضرر نبودند.

راهکارهای کاهش دفعات عود علائم دوقطبی

عود و بازگشت علائم، جزء جدانشدنی بسیاری از بیماری‌های روانی است. اختلال دوقطبی هم از این قاعده مستثنا نیست. موضوع آزاردهنده درباره این بازگشت‌ها، تصادفی بودن آنهاست؛ مثلا شب با یک حال به رختخواب می‌روید و صبح روز بعد با حال دیگری بیدار می‌شوید.

علت اصلی این عودها به طور کامل شناخته‌شده نیست. اما واقعیاتی درباره آنها هست که با استفاده از نتایج تحقیقات بدست آمده‌اند.

مبتلایان به دوقطبی نوع 2 بیشتر از مبتلایان نوع 1 در معرض عود علائم هستند. دوره‌های افسردگی، شیدایی یا نیمه‌شیدایی در آنها اغلب کوتاه‌تر از مبتلایان نوع 1 است؛ اما معمولا به دفعات بیشتری رخ می‌دهد.

معمولا بازگشت علائم بیماری بیشتر از اینکه به شکل شیدایی یا نیمه‌شیدایی باشد، به شکل افسردگی بروز می‌کند.

هر قدر هم بازگشت علائم اجتناب‌ناپذیر باشد، شما می‌توانید روی کاهش شدت و تاثیر آن، کنترل داشته باشید.

در درجه اول، هیچ‌گاه بدون مشورت با دکتر، مصرف دارو را قطع نکنید.
افرادی که مصرف دارو را قطع می‌کنند، در طول 3 ماه، تا 80 درصد در معرض احتمال بازگشت علائم قرار دارند. داروها بیماری را تحت کنترل قرار می‌دهند؛ وقتی مصرف آنها را قطع می‌کنید، اوضاع از کنترل خارج می‌شود.

گرچه داروها به تنهایی نمی‌توانند از بازگشت علائم جلوگیری کنند. ثبت خلق و شناسایی محرک‌ها می‌توانند ابزار مهم دیگری باشند.
استرس محرک بزرگی است. حتی رویدادهای به ظاهر کم‌استرس هم می‌توانند جرقه‌ای برای عود بیماری باشند. کمبود خواب نیز محرک شناخته‌شده‌ای است؛ خصوصا برای شیدایی. رعایت برنامه خواب منظم از ضروریات است.

علاوه بر این، هر شخص می‌تواند مجموعه محرک‌های مختص خود را داشته باشد. مثلا افزایش نیاز به خواب ممکن است نشانگر ظهور علائم افسردگی باشد یا تحریک‌پذیری می‌تواند مقدمه‌ی یک دوره شیدایی یا نیمه‌شیدایی باشد.

 

راهکارهای پیشگیرانه‌ی توصیه‌شده توسط مختصصان:

1) حتی اگر درست نمی‌دانید چرا کاری که قبلا برایتان ساده بود، اکنون به یک عامل تنش‌زا تبدیل شده، فکر کنید و به دنبال دلایلی بگردید که باعث شده این کار برای شما سخت یا ناخوشایند باشد.

2) سعی کنید هر شب برنامه زمانی ثابتی برای خواب داشته باشید. اهمیت حفظ عادت ثابت برای تمام فعالیت‌های روزمره را نیز در نظر داشته باشید.

3) به طور ناگهانی مصرف داروهایتان را قطع نکنید؛ مگر اینکه با مشورت دکتر راه کم‌خطری را برای این کار انتخاب کنید.

4) یاد بگیرید چطور مسائل را حل کنید، تا وقتی عامل تنش‌زایی بروز کرد بتوانید از این مهارت‌ها کمک بگیرید. همچنین تکنیک‌هایی را برای کاهش تنش و آرام‌سازی افکار و احساساتتان بیاموزید.

5) خودتان را به خوبی بشناسید تا بتوانید علائم اولیه را شناسایی کنید و سریعا کمک بگیرید. نگذارید کار سخت شود. با کنترل علائم خفیف می‌توان از احتمال گسترش آنها به علائم حادتر کاست.

 

بر اساس مطالعه‌ای در آرشیو عمومی روانپزشکی در سال 2003، 35 درصد از شرکت‌کنندگان در درمان خانوادگی، بعد از دو سال بود که دچار عود شدند. به علاوه، نتایج مطالعه‌ای در ژورنال روانپزشکی بریتانیا در سال 2010 نشان می‌دهد که درمان خانوادگی باعث کاهش ناسازگاری، بهبود ارتباط و افزایش همدردی که این خود به دوره‌های طولانی‌تری از ثبات و علائم خفیف‌تر منجر می‌شود.

 

چند راه برای اطرافیان تا به جلوگیری از عود بیماری کمک کنند:

  • داشتن ذهنی باز. اطرافیان فرد مبتلا هم ممکن است در پذیرش تشخیص این بیماری مشکل داشته باشند. بهرحال به یاد داشته باشید که یک تشخیص دقیق به درمان موثر ختم می‌شود.
  • آموزش دادن خودتان. درباره دوقطبی کسب اطلاع کنید تا بتوانید بفهمید شخص در چه وضعیتی قرار دارد و شما چطور می‌توانید به وی کمک کنید. حتی اگر فرد هنوز آمادگی دریافت درمان را ندارد، متخصصین باز هم به یادگیری درباره این اختلال توصیه می‌کنند.
  • یک همراه فعال شوید. به طور فعالانه از وی حمایت کنید؛ [با اجازه و هماهنگی بیمار] به گروه‌های حمایتی و درمانگر وی مراجعه کنید.
    ارتباط برقرار کردن اطرافیان با درمانگر می‌تواند فوق‌العاده موثر باشد. شما می‌توانید از درمانگر درباره اینکه در موقعیت‌های مختلف چه کاری می‌توانید انجام دهید، سوال کنید. مثلا می‌توانید بپرسید «چه زمانی باید افکار خودکشی را جدی گرفت؟» یا مثلا «وقتی فرزندم افسرده است، او را به زور از رختخواب خارج کنم؟».

منبع

تهدید خودکشی در دوقطبی چقدر واقعی است؟

تهدید خودکشی در میان بیماران دوقطبی کاملا واقعی است و می‌تواند در هر دو فاز افسردگی یا شیدایی رخ دهد. استرس و ضربات شدید روحی (تروما) می‌توانند احتمال خطر را بالا ببرند. خودکشی حدود 15 درصد از مبتلایان دوقطبی به سرانجام می‌رسد.

گرچه درمان، سبب کاهش ریسک خودکشی می‌شود، اما دوستان و اعضای خانواده‌ی فرد مبتلا باید گوش به زنگ علائم یک خودکشی قریب‌الوقوع باشند. علائمی همچون: صحبت از خودکشی یا مرگ، نوشتن یادداشت خودکشی، صحبت از احساسات ناامیدانه، سوء مصرف مواد و الکل، و فعالیت‌های خطرناک.
در زمان یک بحران، فرد مبتلا را تنها نگذارید و سویچ ماشین، سلاح یا اشیای خطرناک و مقادیر زیاد دارو را از دسترس وی دور کنید. برای کمک با اورژانس تماس بگیرید.

منبع



آیا فرزندم اختلال دوقطبی را از من به ارث خواهد برد؟

اگر مبتلا به اختلال دوقطبی هستید و به بچه‌دار شدن فکر می‌کنید، شاید اولین سوالی که به ذهنتان برسد این باشد که آیا این اختلال را به فرزندتان نیز منتقل می‌کنید یا خیر. احتمالا شنیده‌اید که اختلال دوقطبی می‌تواند به ارث برسد. مطالعات ژنتیکی این موضوع را تایید کرده‌اند، اما فقط تعداد کمی از آنها به انتشار اطلاعات آماری پرداخته‌اند. اغلب منابع صرفا می‌گویند «اختلال دوقطبی تا حد زیادی به ارث بردنی‌ست» و به همین اکتفا می‌کنند.

چند نتیجه‌ی آماری برآمده از یک مطالعه در سال 2003:

  • بچه‌ای که فقط یکی از والدینش مبتلا به اختلال دوقطبی باشند، بین 15 تا 30 درصد احتمال ابتلا را داراست.
  • اگر هم پدر و هم مادر متبلا به اختلال دوقطبی باشند، به احتمال 50 تا 75 درصد فرزند آنها هم مبتلا خواهد بود.
  • اگر شما هم‌اکنون فرزندی مبتلا به اختلال دوقطبی دارید، بین 15 تا 25 درصد احتمال دارد فرزند دیگرتان نیز مبتلا شود.
  • اگر یکی از دوقلوهای همسان مبتلا به اختلال دوقطبی باشد، حدود 85 درصد احتمال دارد که دیگری نیز مبتلا باشد.
همچنین ممکن است فرزند شما دچار مشکلاتت دیگری از قبیل افسردگی اساسی (حاد)، اختلال کم‌توجهی-بیش‌فعالی (ADHD)، اختلال وسواسی جبری (OCD)، یا اختلال نافرمانی-تحریک (ODD) گردد.

با این وجود، علیرغم اینکه در صورت ابتلای شما یا همسرتان به اختلال دوقطبی، احتمال ابتلای کودکتان به اختلال روانی بیشتر می‌شود، الزامی وجود ندارد که قطعا این اتفاق بیفتد. ضمن اینکه قرار نیست داشتن فرزندی با اختلال روانی -چه در کودکی بروز کند یا در سنین بالاتر- تجربه‌ی بچه‌دار شدن را از شگفت‌انگیزی و لذت‌بخشی دور کند.

منبع

پ.ن. آبنوس: به یاد داشته باشید که در علم روانپزشکی و روانشناسی، به طور خاص ژن ها یا عوامل محیطی دلیل بر بروز اختلالات روانی و خلقی نیستند. آزمایش ها و بررسی های متفاوت در طول دهه های اخیر، بخصوص بر روی دوقلوهای تک تخمی ، فرزندان بیولوژیک افراد مبتلا، و فرزند خواندگان افراد مبتلا، نشان داده اند که ژن های ناقل، زمینه ی بروز بیماری را فراهم می کنند، در حالیکه بروز بیماری وابسته به عوامل دیگری همچون سلامت کلی و سیستم ایمنی بدن، شرایط محیطی، و عوامل   . اقتصادی - اجتماعی مانند : شرایط اقتصادی، میزان تحصیلات، محل زندگی، نژاد،و روابط خانوادگی است. -- . بروز چنین اختلالاتی  حاصل تلفیق زمینه های ژنتیک و محیطی هستند.

حمایت عزیزتان طی درمان اختلال دوقطبی

هنگامی که دوست شما یا عضو خانواده شما قبول کرد پیش دکتر برود، شما هم می‌توانید بعنوان بخشی از درمان به او کمک کنید. حمایت شما می‌تواند نقش زیادی در موفقیت درمانی او داشته باشد؛ بنابراین به او پیشنهاد دهید در مواردی که می‌خواهد یا نیاز دارد، در روند درمان دخیل باشید.


کارهایی که می‌توانید برای حمایت از عزیز مبتلایتان انجام دهید:

  • دکتر و درمانگران خوب بیابید.
  • زمان ملاقاتها را تنظیم نموده و همراه بیمار بروید.
  • نظرات خود را به دکتر بگویید.
  • خلقیات عزیزتان را زیر نظر بگیرید.
  • در مورد داروهای او بیاموزید.
  • پیشرفت درمان را دنبال کنید.
  • مراقب ظهور مجدد علائم باشید.
  • مشکلات را به دکتر گزارش دهید.


شخص را تشویق کنید که داروهای دوقطبی را مصرف کند

دارودرمانی بنیان درمان دوقطبی است و اکثر افراد به آن نیاز دارند تا خلقشان میزان گردد و از بدتر شدن حالشان جلوگیری شود. علی‌رغم نیاز به دارو، عده زیادی از مبتلایان مصرف آن را قطع می‌کنند. بعضی مصرف را قطع میکنند چون حس میکنند حالشان بهتر شده است، برخی بخاطر عوارض جانبی و برخی نیز به علت لذت بردن از مانیا (شیدایی) مصرف دارو را قطع می‌کنند. اغلب اشخاصی که فکر می‌کنند مساله و مشکلی ندارند دوست دارند که دارو درمانی را قطع کنند.

شما می‌توانید با اصرار بر اهمیت داروها و اطمینان از اینکه تمامی نسخه ها طبق دستور مصرف می‌شود به فرد دوقطبی کمک کنید تا متعادل باقی بماند. همچنین فرد را تشویق کنید درباره هرگونه عوارض جانبی آزار دهنده با دکتر صحبت کند.
اگر دوز دارو خیلی کم و یا خیلی زیاد باشد، اثرات جانبی داروها ممکن است بسیار ناخوشایند باشد. اما تغییر دارو و یا تغییر در دوزاژ دارو ممکن است مشکل را حل نماید. به فرد یادآوری کنید که قطع ناگهانی داروها خطرناک است و عوارض قطع مصرف را در پی خواهد داشت.


مراقب علائم هشدار دهنده عود اختلال دوقطبی باشید

حتی اگر فرد مبتلا به اختلال دوقطبی تحت درمان باشد، ممکن است زمان‌هایی پیش بیاید که علائم حادتر گردند. اگر متوجه تغییر در علائم یا تغییر خلق شدید، سریعا دست به کار شوید. ظهور علائم دوقطبی را به عزیزتان متذکر شوید و به دکتر اطلاع دهید. شما می‌توانید با مداخله سریع، از تکامل یک اپیزود مانیا یا افسردگی جلوگیری کنید.


علائم هشدار مانیا:

  • کم خوابی
  • خلق بالا
  • بی‌قراری
  • سریع صحبت کردن
  • افزایش سطح فعالیتها
  • تحریک پذیری یا پرخاشگری


علائم هشدار افسردگی:

  • خستگی، بی‌حالی و سستی
  • مشکل در تمرکز
  • کاهش علاقه به فعالیت‌های مختلف
  • خواب زیاد
  • کناره‌گیری از دیگران
  • تغییر در اشتها


موارد بیشتری از علائم هشدار در «جعبه ابزار دوقطبی» فهرست شده‌اند (اینجا)

منبع - مترجم: نازلی

تغییر آدرس انجمن

متاسفانه چندی پیش آدرس قبلی انجمن فی ل تـعــر شد و دسترسی به آن از داخل ایران مشکل شده بود. حالا آدرس انجمن تغییر کرده است و برای مشاهده آدرس می‌توانید به مطلب معرفی انجمن مراجعه کنید. محتوای قبلی انجمن دست نخورده باقی مانده و اعضای سابق نیازی به ثبت نام مجدد ندارند؛ فقط و فقط آدرس اینترنتی انجمن تغییر کرده است.

چگونه فرد دوقطبی را به ملاقات با پزشک متقاعد کنیم؟

درکنار حمایتهای عاطفی، بهترین راه کمک به فرد مبتلا به دوقطبی تشویق وی به درمان و حمایت از او در این زمینه می‌باشد. از آنجا که افراد مبتلا به دو قطبی تمایلی به قبول شرایط خود ندارند، بنابراین دکتر بردن آنها همیشه کار راحتی نیست. زمانی که در حالت شیدایی (مانیا) هستند، احساس خیلی خوبی دارند و متوجه نیستند که مشکلی وجود دارد. زمانی که افسرده‌اند، ممکن است قبول کنند مشکلی وجود دارد، اما انرژی کافی برای کمک گرفتن نداشته باشند.

اگر عزیز شما احتمال بیماری دوقطبی را قبول ندارد، در این باره با او بحث نکنید. این موضوع ممکن است برای او وحشتناک باشد. در عوض یک چک آپ پزشکی عادی را توصیه کنید یا پیشنهاد کنید برای علامت یا مشکل خاصی، مانند بی‌خوابی، تحریک‌پذیری یا خستگی پیش دکتر برود (می‌توانید از قبل با دکتر تماس بگیرید و نگرانی خود را از احتمال ابتلای وی به دوقطبی اعلام کنید).


مواردی که ممکن است با گفتن آنها به وی کمک کنید:

  • بیماری دوقطبی یک بیماری واقعی است، همانند دیابت؛ و به درمان پزشکی نیاز دارد.
  • تو نباید به خاطر اختلال دوقطبی سرزنش شوی. تو باعث بروز آن نیستی. تو تقصیری نداری.
  • حال تو می‌تواند بهتر شود. درمان‌های زیادی وجود دارد که می‌تواند به تو کمک کند.
  • اگر اختلال دوقطبی درمان نشود، معمولا بدتر میشود.

منبع - مترجم: نازلی

راضی کنم کنیم دکتر بره راضیش دکتر نمیره نزد روانپزشک نمی رود

کمک کردن به عزیز مبتلا به دوقطبی

اگر یکی از نزدیکان شما مبتلا به اختلال دوقطبی است، عشق و حمایت  شما می‌تواند در درمان و بهبودی وی نقش مهمی داشته باشد. شما می‌توانید با آموختن درباره بیماری، امید دادن و تشویق، زیر نظر گرفتن علائم و شراکت در درمان به وی کمک کنید. اما اگر از نیازهای خود غافل شوید، مراقبت از فرد مبتلا به دوقطبی می‌تواند مشکل‌ساز باشد. بنابراین ضروری است که بین مراقبت از فرد مبتلا و مراقبت از خودتان، تعادل برقرار کنید.

خبر خوب این است که اغلب بیماران دوقطبی می‌توانند با درمان درست، دارو و حمایت، خلقشان را تثبیت کنند. بنابراین اگر دوستتان یا یکی از اعضای خانواده‌تان به دوقطبی مبتلاست، امیدوار باشید.
به علاوه شما می‌توانید نقش مهمی در بهبودی او بازی کنید. مبتلایانی که عزیزانشان در روند درمان دخیل هستند سریع‌تر بهبود می‌یابند، اپیزودهای شیدایی و افسردگی کمتری را تجربه می‌کنند و علائم خفیف‌تری دارند.

زندگی با فرد مبتلا می‌تواند باعث فشار و تنش در خانواده گردد. گذشته از مواجهه با علائم بیماری و پیامدهای آنها، اعضای خانواده معمولا با احساساتی از قبیل گناه، ترس، خشم و ضعف دست و پنجه نرم می‌کنند. فشار و استرس می‌تواند مشکلات جدی‌ای در روابط ایجاد کند. اما خانواده‌ها در صورتی که بیاموزند بیماری و مصائبش را بپذیرند، می‌توانند با موفقیت با دوقطبی مواجه شوند.
پذیرفتن اختلال دوقطبی شامل قبول کردن این موضوع نیز هست که دیگر قرار نیست همه چیز «عادی» باشد. درمان‌ها می‌توانند تغییر زیادی برای عزیزتان ایجاد کنند؛ اما از همه علائم و مشکلات به طور کامل جلوگیری نمی‌کنند. برای اجتناب از ناامیدی و رنجش، مهم است که توقعات واقع‌بینانه داشته باشید. توقع بیش از اندازه از فرد مبتلا، به شکست منجر می‌شود. از سوی دیگر توقعات خیلی کم نیز می‌تواند روند بهبودی را کند نماید. پس تلاش کنید بین حمایت از وی و تشویق او به مستقل بودن، تعادل برقرار سازید.

وقتی احساس ناامیدی و گناه می‌کنید، ضروری است به خاطر داشته باشید که اختلال دوقطبی تقصیر هیچ کس نیست.

 

در ادامه راههایی پیشنهاد می‌شود که از طریق آنها می‌توانید به فرد مبتلا کمک کنید:

  • درباره اختلال دوقطبی بیاموزید. درباره اختلال دوقطبی بیشتر یاد بگیرید. هر چه می‌توانید درباره علائم و گزینه‌های درمانی بیاموزید. هر قدر بیشتر درباره اختلال دوقطبی بدانید، برای کمک به عزیزتان و کنترل اوضاع مجهزتر خواهید بود.
  • فرد را به کمک گرفتن تشویق کنید. هر قدر زودتر اختلال دوقطبی تحت درمان قرار بگیرد، کنترل آن ساده‌تر خواهد بود. بنابراین از دوست یا عضو خانواده‌تان بخواهید فورا از یک متخصص کمک بخواهد. با این امید که شاید بدون درمان بهتر شود، منتظر نمانید.
  • سعی کنید درک کنید. عزیزتان را متوجه کنید که اگر نیاز به درددل، تشویق یا کمک در امر درمان داشته باشد، شما در کنار او خواهید بود. به او یادآوری کنید که موضوع برای شما مهم است و هر کاری که بتوانید برای کمک به او انجام می‌دهید.
  • صبور باشید. بهتر شدن زمان می‌برد؛ حتی اگر فرد بطور کامل تحت درمان باشد. انتظار بهبودی سریع یا علاج کامل نداشته باشید. صبر کنید تا گام‌های بهبودی طی شوند و آمادگی موانع و مشکلات را داشته باشید. مدیریت اختلال دوقطبی فرایندی است که در تمام عمر جریان دارد.
  • محدودیت‌های عزیزتان را قبول کنید. مبتلایان دوقطبی نمی‌توانند خلق خود را کنترل کنند. نمی‌توانند به افسردگی پایان دهند یا در زمان شیدایی، خود را کنترل کنند. نمی‌توان با کنترل خود، نیروی اراده و یا استدلال، بر افسردگی یا شیدایی غلبه کرد. گفتن «دیوونه بازی درنیار» یا «نیمه پر لیوان رو ببین»، کمکی نمی‌کند.
  • محدودیت‌های خودتان را قبول کنید. شما نمی‌توانید فرد مبتلا به دوقطبی را نجات دهید یا مجبورش کنید مسئولیت بهتر شدنش را به عهده بگیرد. شما می‌توانید حمایتتان را عرضه کنید؛ اما در نهایت، بهبودی به فرد مبتلا بستگی دارد.
  • فشار را کاهش دهید. فشار و استرس، اختلال دوقطبی را بدتر می‌کند. پس سعی کنید  راههایی را برای کاهش فشار در زندگی او پیدا کنید. از او بپرسید چگونه می‌توانید به وی کمک کنید و در صورت لزوم داوطلب شوید برخی مسئولیت‌های او را موقتا بر عهده بگیرید. در نظر گرفتن و اعمال یک نظم روزانه (با زمان‌های مشخص بیدار شدن، صرف غذا و خوابیدن) می‌تواند فشار را در خانواده کاهش دهد.
  • ارتباط برقرار کنید. ارتباط شفاف و صادقانه، برای کنار آمدن با اختلال دوقطبی در خانواده عاملی ضروری است. نگرانی‌هایتان را دوستانه مطرح کنید، از او درباره حال و احساسش بپرسید و سعی کنید به خوبی حرف‌های او را بشنوید؛ حتی اگر با وی مخالفید.

 

چیزهایی که می‌توانید با گفتن آنها کمک کنید:

  • تو توی این مشکل تنها نیستی. منم کنارتم.
  • من می‌فهمم تو یه بیماری واقعی داری (یه چیز تلقینی نیست) و همونه که باعث این افکار و احساسات می‌شه.
  • شاید الان باورش برات غیرممکن باشه؛ اما این حال و احساست تغییر می‌کنه.
  • شاید دقیقا نتونم درک کنم چه احساسی داری، اما برام مهمی و می‌خوام بهت کمک کنم.
  • تو برام مهمی. زندگیت برام مهمه.

منبع

جعبه ابزار دوقطبی - نتیجه گیری

فهرست «جعبه ابزار دوقطبی»:
مقدمه
بخش 1: جدول خلق

بخش 2: برنامه بهبودی
بخش 3: قرارداد درمان
نتیجه‌گیری


نتیجه گیری

توجه کردید که هر کدام ازموارد توصیف شده، چطور بر اساس مورد پیش از خود ساخته می‌شود؟
پس برای حصول نتیجه بهتر، این سه روش را به ترتیب ذکر شده انجام دهید.
بنابراین روند این گونه خواهد بود:

  1. فورا تهیه جدول خلق را آغار کنید. اگر کار سختی به نظر می‌رسد، ساده‌ترین جدول را انتخاب کنید. سپس همینطور که با روش کار و عادات خود بیشتر آشنا می‌شوید، جزئیات بیشتری را به آن اضافه کنید.
  2. جدولتان را با همسر، دکتر یا سایر حامیان مورد اعتمادتان مرور کنید. سعی کنید الگوها را شناسایی کنید تا عوامل فشار، محرک‌ها و علائم هشدار اولیه خود را بشناسید.
  3. از این اطلاعات به عنوان دستمایه برنامه بهبودی خود استفاده کنید و لیست محرک‌ها، علائم هشدار اولیه و راهکارهای خوب ماندن مختص به خود را بنویسید.
  4. این اطلاعات همچنین می‌توانند دستمایه قرارداد درمان شما هم باشند.
  5. قرارداد درمان، علاوه بر موارد فوق، اطلاعات دیگری را نیز درباره علائم بهبودی، علائم جدی‌تر و همچنین راهکارهای جدی‌تر برای فازهای شیدایی یا افسردگی شدید، نیاز دارد. (برنامه بهبودی شما هر اندازه هم خوب باشد و احتمال بروز فازهای شدید را کم کند، باز هم این بخش ضروری خواهد بود).
  6. با استفاده از جدول خلق و بحث با تیم درمانی و عزیزانتان، اطلاعات بیشتری کسب کنید و آنها را در مراحل فوق به کار ببرید.


فهرست «جعبه ابزار دوقطبی»:
مقدمه

بخش 1: جدول خلق

بخش 2: برنامه بهبودی
بخش 3: قرارداد درمان
نتیجه‌گیری

منبع

جعبه ابزار دوقطبی - بخش 3: قرارداد درمان

فهرست «جعبه ابزار دوقطبی»:
مقدمه
بخش 1: جدول خلق

بخش 2: برنامه بهبودی
بخش 3: قرارداد درمان
نتیجه‌گیری


بخش 3: قرارداد درمان

اینکه همسر، اعضای خانواده و سایر حامیان معتمد فرد، مطلع و در جریان درمان باشند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. شاید بتوان گفت به همان نسبت که فرد پنهان‌کاری کند، شرایط برایش سخت‌تر می‌شود. گاهی هم خود علائم دوقطبی است که ما را به سمت پنهان‌کاری از عزیزانمان سوق می‌دهد. تجربه ثابت کرده که وقتی یک اپیزود شیدایی یا افسردگی به اوج خود می‌رسد، انتخاب درست تقریبا غیرممکن می‌شود و احتمالا به طریقی رفتار خواهیم کرد که برای خودمان و اطرافیانمان مخرب خواهد بود.
اینجاست که قرارداد درمان
(Treatment Contract) به کار می‌آید. قرارداد درمان، توافقی است که شما پیشاپیش و در زمانی که خوب هستید و توانایی درست تصمیم گرفتن را دارید، انجام می‌دهید.
وقتی خوب هستیم، یعنی فازهای شیدایی یا افسردگی را تجربه نمی‌کنیم، توانایی این را داریم تا با اتخاذ تصمیمات درست و اعمالی که موجب بهبود پایداری و آرامش زندگیمان می‌شوند، به خود کمک کنیم.

برای مثال از اعمال روزانه‌ای همچون دوش گرفتن و رسیدن به وضع ظاهری می‌توان نام برد، تا امور نسبتا سخت‌تری همچون حضور منظم در محل کار یا تحصیل، و یا اموری که نیازمند نظم هستند و برای حفظ سلامتی و آرامش زندگیمان اهمیت دارند همچون ورزش روزانه، تغذیه صحیح، پرداخت قبوض و رسیدگی به امور مالی و مرتب کردن مدارک و کاغذها و نامه‌ها و ایمیل‌ها و مانند آنها.

گاهی ممکن است بازخوردهایی از دیگران درباره رفتارمان دریافت کنیم. مثلا یکی از دوستانم درباره اینکه من در فاز شیدایی تا چه اندازه تحریک‌پذیر و عصبی می‌شوم با من صحبت کرد. همسرم متوجه شده بود که در زمان شیدایی، بیشتر مضطرب می‌شوم. هر نوسان خلق جدی‌ای، چه به سمت افسردگی و چه به سمت شیدایی، اغلب بدین معنی است که از اجتماعی بودن من کاسته می‌شود و درست در زمانی که بیش از همیشه به کمک دیگران نیاز دارم، از آنها فاصله می‌گیرم.
این موضوع خطرناک است. چرا که در صورت پیشرفت افسردگی یا شیدایی، الگوی تدافعی مستحکمی ساخته می‌شود که باعث می‌شود فرد مبتلا به شکل فزاینده‌ای حال ناسالمی پیدا کند و به سمت رفتارهای مخرب پیش رود. مثلا در زمان شیدایی ممکن است به ولخرجی و «سرمایه‌گذاری»های نابخردانه و در زمان افسردگی شدید ممکن است به تلاش برای خودکشی یا اشکال دیگر آسیب به خود منجر شود.
سوء مصرف مواد و «خود درمانی» راههای رایجی است که ممکن است فرد برای کنار آمدن با نوسانات خلق در پیش بگیرد.

آنچه شرایط را بدتر می‌کند این است که طی یک اپیزود، ارتباط ما با واقعیت و اطرافیانمان کمتر می‌شود. این موضوع، جلوگیری از رفتارهای منفی را سخت‌تر می‌کند؛ خصوصا اگر پنهان‌کار یا پارانوید شده باشیم یا به هر شکل دیگری درباره «درست بودن» اعمالمان در اشتباه باشیم. به جای درک دخالت‌های عزیزان و درمانگرانمان به عنوان دخالت‌های با حسن نیت و ضروری، ممکن است از آنها برنجیم و مطمئن شویم که آنها «درک نمی‌کنند».


راه حل؟

از پیش، قرارداد درمانی تنظیم کنید که به روشنی موارد زیر را مشخص کند:

  • نشانه‌های خوب بودن
  • علائم یک اپیزود در شرف وقوع
  • علائم یک افسردگی یا شیدایی کامل
  • اعمالی که برای کمک به خودمان انجام خواهیم داد
  • اعمالی که به حامیانمان اجازه می‌دهیم انجام دهند تا به خوب شدن ما کمک کنند و ما را از انجام اعمالی که بعدا موجب پیشمانیمان می‌گردند حفظ کنند

کلینیک دوقطبی بیمارستان عمومی ماساچوست، «قرارداد درمان» را این چنین تعریف می‌کند:

قرارداد درمان، سندی است که شما در زمان خوب بودنتان، جهت اوقاعتی که حالتان خوب نیست تهیه می‌کنید. این سند نوشته می‌شود تا شما، خانواده، دوستان و دکترتان بتوانید علائم بیماریتان را بازشناسید و به خواست‌های درمانیتان عمل کنید.

به یاد داشته باشید که قرارداد درمان به شما تحمیل نشده است. بلکه برنامه از پیش تعیین شده خود شما برای حصول اطمینان از این است که در صورت بد شدن حالتان، فورا مورد درمانی بر مبنای خواسته‌ها و دستورات خودتان قرار می‌گیرید.
 

محتوای پیشنهادی

1) هدف: درست مانند یک قرارداد قانونی، ابتدا توضیح کوچکی درباره علت تنظیم قرارداد درمان بنویسید.

2) چه کسانی؟: فهرستی از افرادی که می‌خواهید درگیر درمانتان باشند تهیه کنید. برای مثال همسرتان یا سایر افراد مورد اطمینان از خانواده، دوستان و دکترتان.

3) خط مرجع / نشانه‌های خوب بودن: یعنی راه اینکه خودتان یا دیگران تشخیص دهند که حالتان خوب و پایدار است (یعنی در شیدایی یا افسردگی نیستید) را مشخص کنید. علائم خوب بودن می‌تواند شامل مواردی چون برنامه خواب منظم، مدیریت صحیح مالی و حضور منظم در محل کار یا تحصیل باشد. مثال‌هایی که در ادامه می‌آیند موضوع را روشن‌تر می‌کنند؛ فقط به خاطر داشته باشید که این روش وقتی به خوبی کار می‌کند که آن را با توجه به ویژگی‌های خودتان، شخصی‌سازی و تنظیم کنید.

4) علائم افسردگی: علائم افسردگیتان را توصیف کنید. لیستی از «علائم خطر» که نشانگر یک اپیزود افسردگی هستند تهیه کنید.

5) دخالت‌های مورد قبول در زمان بروز افسردگی: این موارد ممکن است برای افراد مختلف، متفاوت باشد. باید ابزاری را که فکر می‌کنید برای شما کارایی دارد و به کنترل افسردگیتان کمک می‌کند را شناسایی و فهرست کنید. مثلا من در قراردادم با همسرم آورده‌ام که در صورت بروز علائم افسردگی، من باید از رژیم غذایی خاصی تبعیت کنم، روزانه حداقل 40 دقیقه ورزش کنم، به هیچ وجه الکل مصرف نکنم و هر روز با هم یک کار مفرح انجام دهیم.

6) علائم شیدایی (مانیا): علائم شیدایی یا نیمه شیدایی (هیپومانیا) خود را توصیف کنید. لیستی از «علائم خطر» را که نشانگر یک اپیزود شیدایی یا خلق بالای خطرناک هستند تهیه کنید.

7) دخالت‌های مورد قبول در زمان بروز شیدایی: این موارد هم به شخص شما بستگی دارد. مثلا قرارداد من شامل برنامه منظم خواب (حتی اگر نیاز به خوردن قرص خواب‌آور باشد)، کنار گذاشتن کارت‌های اعتباری و مشورت سریع با دکتر برای تغییر احتمالی در داروها و دوز مصرفی آنها.

8) در شرایط اضطراری: اگر یک نوسان خلق تبدیل به یک افسردگی یا شیدایی تمام عیار شود، حامیان شما باید قدرت این را داشته باشند که به نفع شما عمل کنند.

اگرچه در آن هنگام شما دیگر توانایی قضاوت صحیح را ندارید و ممکن است از «دخالت»های دیگران برنجید یا در برابر کمک آنها مقاومت نشان دهید. به همین خاطر است که یک قرارداد درمان دقیق، شامل اجازه به بعضی از اعضای خانواده یا دوستان برای ارتباط مستقیم با تیم درمانگر شما نیز می‌شود. حتی ممکن است شامل وکالت نامه نیز باشد.

بهرحال در نظر داشته باشید که هدف از تهیه جدول خلق، برنامه بهبودی و قرارداد درمان، شناسایی علائم هشدار اولیه است تا برای جلوگیری از شدید شدن اپیزودها، اقدامات پیشگیرانه صورت گیرد.

اگر یک فاز شدید افسردگی یا شیدایی آغاز شود، حامیانتان باید توانایی برداشتن گام‌های ضروری در جهت کمک به شما را داشته باشند.
ممکن است در صورتی که خطر خودکشی یا سابقه آن وجود داشته باشد، بستری شدن فرد نیز ضروری باشد.

درباره شیدایی حاد چطور؟
احتمالا اقدام جدی لازم است؛ محدود کردن یا تحت نظر گرفتن فعالیت اینترنتی، یا قطع دسترسی به اختیارات مالی. بهرحال به عنوان کسی که تحت تاثیر شیدایی، یک زندگی مشترک عالی و امنیت مالی خود را به نابودی کشیدم، معتقدم این اعمال می‌توانند ضروری، سازنده و از روی محبت باشند.

مثال‌هایی از اقدام جدی :

  1. محدود کردن یا تحت نظر داشتن فعالیت اینترنتی. مثلا اجتناب از خرید اینترنتی، قمار و موضوعات جنسی از قبیل پورنوگرافی و سایبرسکس. این موضوع می‌تواند از گوشه‌گیری افراد مبتلا نیز جلوگیری کند.
  2. تا حد امکان وجه نقد و کارت‌های اعتباری را از دسترس او دور کنید. اگر شرایط واقعا غیرقابل کنترل به نظر می‌رسد، می‌توانید سویچ ماشین را هم از دسترس او دور کنید.
  3. یکی از دوستان من با یک بیمار دوقطبی دوست‌داشتنی ازدواج کرده است. او یک موسیقیدان است که علاوه بر دوقطبی، سابقه سوء مصرف مواد نیز دارد. دوستم برای مدیریت پولشان، برای او یک سطح ماهیانه تعیین کرده است. او یک کارت خودپرداز دارد که توسط آن می‌تواند به این حساب دسترسی داشته باشد؛ اما اگر مصرف داروهایش را قطع کند یا دچار خلق بالا شود، دوستم دسترسی او به حساب را مسدود می‌کند. بدین طریق او دارای استقلال مالی و احترام است، اما در عین حال نمی‌تواند باعث شود دچار بحران مالی شوند.
  4. اگر کارگزار یا وکیلی دارید که برخی امور مالی خانواده شما را بر عهده گرفته، محدودیت‌هایی را برای آنها تعریف کنید تا در صورت درخواست یک تبادل مالی فراتر از آنها، با شما مشورت کنند.

 

اگر شما جدول خلق و برنامه بهبودی تهیه کرده باشید، فرایند تهیه قرارداد درمان خیلی آسان‌تر خواهد بود؛ چرا که لیستی از علائم، محرک‌ها و راهکارها پیشگیرانه را در دست دارید.

شما همچنین می‌توانید از دستورالعمل‌ها، مثال‌ها و قالب قرارداد کلینیک دوقطبی بیمارستان عمومی ماساچوست نیز استفاده کنید.


فهرست «جعبه ابزار دوقطبی»:
مقدمه
بخش 1: جدول خلق

بخش 2: برنامه بهبودی
بخش 3: قرارداد درمان
نتیجه‌گیری

منبع