جعبه ابزار دوقطبی - بخش 3: قرارداد درمان
مقدمه
بخش 1: جدول خلق
بخش 2: برنامه بهبودی
بخش 3: قرارداد درمان
نتیجهگیری
بخش 3: قرارداد درمان
اینکه همسر، اعضای خانواده و سایر حامیان معتمد فرد، مطلع و در
جریان درمان باشند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. شاید بتوان گفت به همان نسبت که
فرد پنهانکاری کند، شرایط برایش سختتر میشود. گاهی هم خود علائم دوقطبی است که
ما را به سمت پنهانکاری از عزیزانمان سوق میدهد. تجربه ثابت کرده که وقتی یک
اپیزود شیدایی یا افسردگی به اوج خود میرسد، انتخاب درست تقریبا غیرممکن میشود و
احتمالا به طریقی رفتار خواهیم کرد که برای خودمان و اطرافیانمان مخرب خواهد بود.
اینجاست که قرارداد درمان
(Treatment Contract) به کار میآید. قرارداد درمان، توافقی است که شما پیشاپیش
و در زمانی که خوب هستید و توانایی درست تصمیم گرفتن را دارید، انجام میدهید.
وقتی خوب هستیم، یعنی فازهای شیدایی یا افسردگی را تجربه نمیکنیم، توانایی این را
داریم تا با اتخاذ تصمیمات درست و اعمالی که موجب بهبود پایداری و آرامش زندگیمان
میشوند، به خود کمک کنیم.
برای مثال از اعمال روزانهای همچون دوش گرفتن و رسیدن به وضع
ظاهری میتوان نام برد، تا امور نسبتا سختتری همچون حضور منظم در محل کار یا
تحصیل، و یا اموری که نیازمند نظم هستند و برای حفظ سلامتی و آرامش زندگیمان اهمیت
دارند همچون ورزش روزانه، تغذیه صحیح، پرداخت قبوض و رسیدگی به امور مالی و مرتب
کردن مدارک و کاغذها و نامهها و ایمیلها و مانند آنها.
گاهی ممکن است بازخوردهایی از دیگران درباره رفتارمان دریافت
کنیم. مثلا یکی از دوستانم درباره اینکه من در فاز شیدایی تا چه اندازه تحریکپذیر
و عصبی میشوم با من صحبت کرد. همسرم متوجه شده بود که در زمان شیدایی، بیشتر مضطرب
میشوم. هر نوسان خلق جدیای، چه به سمت افسردگی و چه به سمت شیدایی، اغلب بدین
معنی است که از اجتماعی بودن من کاسته میشود و درست در زمانی که بیش از همیشه به
کمک دیگران نیاز دارم، از آنها فاصله میگیرم.
این موضوع خطرناک است. چرا که در صورت پیشرفت افسردگی یا شیدایی، الگوی تدافعی
مستحکمی ساخته میشود که باعث میشود فرد مبتلا به شکل فزایندهای حال ناسالمی پیدا
کند و به سمت رفتارهای مخرب پیش رود. مثلا در زمان شیدایی ممکن است به ولخرجی و
«سرمایهگذاری»های نابخردانه و در زمان افسردگی شدید ممکن است به تلاش برای خودکشی
یا اشکال دیگر آسیب به خود منجر شود.
سوء مصرف مواد و «خود درمانی» راههای رایجی است که ممکن است فرد برای کنار آمدن با
نوسانات خلق در پیش بگیرد.
آنچه شرایط را بدتر میکند این است که طی یک اپیزود، ارتباط ما با واقعیت و اطرافیانمان کمتر میشود. این موضوع، جلوگیری از رفتارهای منفی را سختتر میکند؛ خصوصا اگر پنهانکار یا پارانوید شده باشیم یا به هر شکل دیگری درباره «درست بودن» اعمالمان در اشتباه باشیم. به جای درک دخالتهای عزیزان و درمانگرانمان به عنوان دخالتهای با حسن نیت و ضروری، ممکن است از آنها برنجیم و مطمئن شویم که آنها «درک نمیکنند».
راه حل؟
از پیش، قرارداد درمانی تنظیم کنید که به روشنی موارد زیر را
مشخص کند:
- نشانههای خوب بودن
- علائم یک اپیزود در شرف وقوع
- علائم یک افسردگی یا شیدایی کامل
- اعمالی که برای کمک به خودمان انجام خواهیم داد
- اعمالی که به حامیانمان اجازه میدهیم انجام دهند تا به خوب شدن ما کمک کنند و ما را از انجام اعمالی که بعدا موجب پیشمانیمان میگردند حفظ کنند
کلینیک دوقطبی بیمارستان عمومی ماساچوست، «قرارداد درمان» را این چنین تعریف میکند:
قرارداد درمان، سندی است که شما در زمان خوب بودنتان، جهت اوقاعتی که حالتان خوب نیست تهیه میکنید. این سند نوشته میشود تا شما، خانواده، دوستان و دکترتان بتوانید علائم بیماریتان را بازشناسید و به خواستهای درمانیتان عمل کنید.
به یاد داشته باشید که قرارداد درمان به شما تحمیل نشده است.
بلکه برنامه از پیش تعیین شده خود شما برای حصول اطمینان از این است که در
صورت بد شدن حالتان، فورا مورد درمانی بر مبنای خواستهها و دستورات خودتان قرار
میگیرید.
محتوای پیشنهادی
1) هدف: درست مانند یک قرارداد قانونی، ابتدا توضیح کوچکی درباره علت تنظیم قرارداد درمان بنویسید.
2) چه کسانی؟: فهرستی از افرادی که میخواهید درگیر درمانتان باشند تهیه کنید. برای مثال همسرتان یا سایر افراد مورد اطمینان از خانواده، دوستان و دکترتان.
3) خط مرجع / نشانههای خوب بودن: یعنی راه اینکه خودتان یا دیگران تشخیص دهند که حالتان خوب و پایدار است (یعنی در شیدایی یا افسردگی نیستید) را مشخص کنید. علائم خوب بودن میتواند شامل مواردی چون برنامه خواب منظم، مدیریت صحیح مالی و حضور منظم در محل کار یا تحصیل باشد. مثالهایی که در ادامه میآیند موضوع را روشنتر میکنند؛ فقط به خاطر داشته باشید که این روش وقتی به خوبی کار میکند که آن را با توجه به ویژگیهای خودتان، شخصیسازی و تنظیم کنید.
4) علائم افسردگی: علائم افسردگیتان را توصیف کنید. لیستی از «علائم خطر» که نشانگر یک اپیزود افسردگی هستند تهیه کنید.
5) دخالتهای مورد قبول در زمان بروز افسردگی: این موارد ممکن است برای افراد مختلف، متفاوت باشد. باید ابزاری را که فکر میکنید برای شما کارایی دارد و به کنترل افسردگیتان کمک میکند را شناسایی و فهرست کنید. مثلا من در قراردادم با همسرم آوردهام که در صورت بروز علائم افسردگی، من باید از رژیم غذایی خاصی تبعیت کنم، روزانه حداقل 40 دقیقه ورزش کنم، به هیچ وجه الکل مصرف نکنم و هر روز با هم یک کار مفرح انجام دهیم.
6) علائم شیدایی (مانیا): علائم شیدایی یا نیمه شیدایی (هیپومانیا) خود را توصیف کنید. لیستی از «علائم خطر» را که نشانگر یک اپیزود شیدایی یا خلق بالای خطرناک هستند تهیه کنید.
7) دخالتهای مورد قبول در زمان بروز شیدایی: این موارد هم به شخص شما بستگی دارد. مثلا قرارداد من شامل برنامه منظم خواب (حتی اگر نیاز به خوردن قرص خوابآور باشد)، کنار گذاشتن کارتهای اعتباری و مشورت سریع با دکتر برای تغییر احتمالی در داروها و دوز مصرفی آنها.
8) در شرایط اضطراری: اگر یک نوسان خلق تبدیل به یک افسردگی یا شیدایی تمام عیار شود، حامیان شما باید قدرت این را داشته باشند که به نفع شما عمل کنند.
اگرچه در آن هنگام شما دیگر توانایی قضاوت صحیح را ندارید و ممکن است از «دخالت»های دیگران برنجید یا در برابر کمک آنها مقاومت نشان دهید. به همین خاطر است که یک قرارداد درمان دقیق، شامل اجازه به بعضی از اعضای خانواده یا دوستان برای ارتباط مستقیم با تیم درمانگر شما نیز میشود. حتی ممکن است شامل وکالت نامه نیز باشد.
بهرحال در نظر داشته باشید که هدف از تهیه جدول خلق، برنامه بهبودی و قرارداد درمان، شناسایی علائم هشدار اولیه است تا برای جلوگیری از شدید شدن اپیزودها، اقدامات پیشگیرانه صورت گیرد.
اگر یک فاز شدید افسردگی یا شیدایی آغاز شود، حامیانتان باید
توانایی برداشتن گامهای ضروری در جهت کمک به شما را داشته باشند.
ممکن است در صورتی که خطر خودکشی یا سابقه آن وجود داشته باشد، بستری شدن فرد نیز
ضروری باشد.
درباره شیدایی حاد چطور؟
احتمالا اقدام جدی لازم است؛ محدود کردن یا تحت نظر گرفتن فعالیت اینترنتی، یا قطع
دسترسی به اختیارات مالی. بهرحال به عنوان کسی که تحت تاثیر شیدایی، یک زندگی مشترک
عالی و امنیت مالی خود را به نابودی کشیدم، معتقدم این اعمال میتوانند ضروری،
سازنده و از روی محبت باشند.
مثالهایی از اقدام جدی :
- محدود کردن یا تحت نظر داشتن فعالیت اینترنتی. مثلا اجتناب از خرید اینترنتی، قمار و موضوعات جنسی از قبیل پورنوگرافی و سایبرسکس. این موضوع میتواند از گوشهگیری افراد مبتلا نیز جلوگیری کند.
- تا حد امکان وجه نقد و کارتهای اعتباری را از دسترس او دور کنید. اگر شرایط واقعا غیرقابل کنترل به نظر میرسد، میتوانید سویچ ماشین را هم از دسترس او دور کنید.
- یکی از دوستان من با یک بیمار دوقطبی دوستداشتنی ازدواج کرده است. او یک موسیقیدان است که علاوه بر دوقطبی، سابقه سوء مصرف مواد نیز دارد. دوستم برای مدیریت پولشان، برای او یک سطح ماهیانه تعیین کرده است. او یک کارت خودپرداز دارد که توسط آن میتواند به این حساب دسترسی داشته باشد؛ اما اگر مصرف داروهایش را قطع کند یا دچار خلق بالا شود، دوستم دسترسی او به حساب را مسدود میکند. بدین طریق او دارای استقلال مالی و احترام است، اما در عین حال نمیتواند باعث شود دچار بحران مالی شوند.
- اگر کارگزار یا وکیلی دارید که برخی امور مالی خانواده شما را بر عهده گرفته، محدودیتهایی را برای آنها تعریف کنید تا در صورت درخواست یک تبادل مالی فراتر از آنها، با شما مشورت کنند.
اگر شما جدول خلق و برنامه بهبودی تهیه کرده باشید، فرایند تهیه قرارداد درمان خیلی آسانتر خواهد بود؛ چرا که لیستی از علائم، محرکها و راهکارها پیشگیرانه را در دست دارید.
شما همچنین میتوانید از دستورالعملها، مثالها و قالب قرارداد کلینیک دوقطبی بیمارستان عمومی ماساچوست نیز استفاده کنید.
فهرست «جعبه ابزار دوقطبی»:
مقدمه
بخش 1: جدول خلق
بخش 2: برنامه بهبودی
بخش 3: قرارداد درمان
نتیجهگیری